در شرایط کنونی و برغم توسعه گسترده و حیرت آور فناوری های جدید ارتباطی و شبکه ارتباطات مجازی در جهان، تالیف و انتشار سنتی کتاب و کتاب خوانی همانند روزنامه و روزنامه خوانی همچنان جایگاه و اهمیت و نقش خود را داراست و هیچکس نمی تواند مدعی شود که روش سنتی در سایه ی شیوه های جدید و مدرن اطلاع رسانی و کسب آگاهی قرار گرفته هرچند تکنولوژی جدید تحول عظیم و شگرفی در این عرصه ایجاد کرده است و کسی نمی تواند منکر این دگرگونی شود.
کتاب و کتابخوانی، هنوز در میان مخاطبان و علاقه مندان به مطالعه و تحقیق جایگاه ویژه خود را دارد و بخشی از سبد فرهنگی این اقشار را به خود اختصاص می دهد. همانطوریکه روزنامه مکتوب همچنان ویژگی و نفوذ خود را حفظ کرده و نمی توان گفت که به دلیل وجود شبکه ارتباطی مجازی و اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی، از شمار خوانندگان روزنامه کاسته شده است. بلکه باید گفت که فناوری های جدید به صورت جدی به کمک روش های سنتی آمده و البته تاثیرات خود را بر میزان اطلاعات و آگاهی افراد جوامع گذارده است.
هنوز که هنوز است روزنامه های پرتیراژ جهانی و منطقه ای با وجود بهره گیری گسترده از اینترنت و سایبر در جهت اطلاع رسانی به موقع و حضور موثر در اطلاع رسانی، به دنبال مجهز کردن روزنامه خود به پیشرفته ترین سیستم های توزیع همزمان و به موقع هستند. برخی روزنامه های عربی سالانه مبالغ هنگفتی را هزینه مطالعه و اعزام کارشناس به خارج از کشور ، برای مطالعه در خصوص آخرین پیشرفت ها در زمینه سیستم نوین توزیع می کنند تا از گردونه عقب نمانده و روزنامه و نشریه ی خود را مجهز به آخرین پیشرفت ها برای رسیدن به موقع تولیدات خبری به دست مخاطب و تاثیر گذاری در هدایت افکار عمومی نمایند.
برای نمونه برخی روزنامه های عرب زبان در حال حاضر، در اولین ساعات صبح در چندین پایتخت کشورهای مهم عربی، همزمان توزیع می شوند. در بخش کتاب هم به همین گونه است و چاپ و انتشار کتاب همچنین از اولویت های نهادهای فرهنگی جهانی است.
این یک تصور غلط است که فکر کنیم توسعه شبکه ارتباطی اینترنتی، مخاطب و علاقه مندان به مطالعه و تحقیق را از کتاب بی نیاز کرده است. هر چیز جای خود را دارد و کتاب و انتشار مکتوب و سنتی آن، همچنان بر حضور و ایفای نقش جدی خود تاکید می ورزد. پس دولت ها و سیاست گذاران فرهنگی نباید از این مقوله مهم غافل شوند، بلکه باید به منظور ترویج فرهنگ تالیف و انتشار کتاب و کتاب خوانی در جامعه با هدف بالا بردن آگاهی و اطلاعات مردم و سطح فرهنگ جامعه، برای تولید علم بیشتر تلاش وافر نمایند.
هیج دولت و ملتی از اینکه فرهنگ کتاب خوانی و درک معارف بیشتر و فهم افزون تر علوم و آشنایی با پیشرفت ها در جامعه اش، توسعه و گسترش کمی و کیفی بیابد لطمه نمی بیند بلکه بی تردید نفع آن، متوجه جامعه خواهد بود. اداره یک جامعه اهل مطالعه و فهیم و با فرهنگ، به طریق اولی آسان تر از جامعه ای است که از علم و دانش فاصله دارد و قطعا به صرفه و صلاح نیز نزدیک تر است. پس نباید به بهانه های گوناگون و بدون منطق، در مسیر تالیف و نشر کتاب و صنعت چاپ، و ترویج فرهنگ کتاب خوانی در جامعه خلل و مانع ایجاد کرد.
حل این معادله بسیار ساده است که آیا تاثیر پذیری یک ملت و فرهنگ عقب مانده و بی اطلاع و بی سواد، از فرهنگ بیگانه محتمل تر و پرهزینه تر است یا ملت و فرهنگی که اهل مطالعه و تحقیق و پژوهش است؟ بی تردید جامعه ای که در آن فضای مطالعه، پژوهش و تحقیق، به لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری، به شکل مطلوب و بدون قید و بندهای دست و پاگیر فراهم باشد کمتر از فرهنگ و القائات بیگانه تاثیر می پذیرد تا جامعه ای که از فرهنگ مطالعه و تحقیق دور است.
در تمامی زمینه های فرهنگی اینگونه است که وقتی دولت ها و متولیان فرهنگ عمومی، حداقل ها را برای جامعه در این حوزه فراهم کردند دیگر جامعه بویژه قشر حساس و پرانرژی و پرسشگر جوان، که کنجکاو و به دنبال دانستن بیشتر است، برای رفع نیاز طبیعی و فطری خود، چشمش و تمایلات فکری اش، به طور مطلق و یکسویه، به بیرون از مرزها و بهره مندی صرف از محصولات و تولیدات فرهنگی بیگانه نخواهد بود و در آنجایی هم که در برخی زمینه هانیاز به تبادل فرهنگی پیدا شد که بی تردید اینگونه خواهد بود، اولویت بر حفظ و ارتقاء فرهنگ بومی و تبادل فرهنگی خواهد بود و نه مصرف کننده صرف تولیدات دیگران. طی این مسیر بسیار حساس و ظریف، تنها با انعطاف و تدبیر و مدیریت، و فراهم کردن زمینه لازم برای تالیف، انتشار کتاب و کتاب خوانی، ممکن خواهد شد.
و به بیان ساده تر، اصل باید بر فراهم کردن بستر لازم و سیاست گذاری و نظارت بر امر کتاب، از طرف متولیان دولتی امر فرهنگ، و تحقیق و پژوهش و تولید از جانب مردم و بخش خصوصی غیردولتی باشد.
این ضرورت اجتناب ناپذیر در طول سالیان پس از انقلاب اسلامی مورد تاکید موکد قرار گرفته است اما اینکه تا چه اندازه جدی گرفته شده و در عمل موفق بوده و توانسته با حذف موانع، نیازهای جامعه را تامین نماید، باید به بررسی و ارزیابی آمار تالیف و انتشار کتاب به لحاظ کمی و کیفی و استقبال جامعه از کتاب و کتابخوانی و مقایسه آن با سایر دغدغه های اجتماعی پرداخت.